فوتوریسم
فوتوریسم (آینده گرایی) Futurism
فوتوریسم نام جنبشی هنری و ادبی است که توسط مارتینی شاعر و نویسنده ایتالیایی به سال 1909 در میلان شکل گرفت. فیلیپو مارینتی در نخستین بیانیه این جنبش، ندای تخریب موزهها، کتابخانهها، آکادمیها و نهادهای فرهنگی واپسگرای ایتالیا را سر داد و به ستایش دنیای نوین، ماشین، سرعت و خشونت پرداخت.
فوتوریستها، در نقاشی اسلوب رنگگذاری نئو امپرسیونیستها را به کار بستند و تا حدودی تحت تأثیر کوبیسمها بودند ولی با این حال به عمق تجربیات کوبیستها در بازنمایی پیچیدگیهای واقعیت دست نیافتند.
معتقد بودند برای تجسم پویایی باید به نور و حرکت تأکید کرد زیرا نور و حرکت باعث میشود که استحکام صوری اشیاء کاهش یابد و چیزها در یکدیگر و در محیطشان نفوذ کنند.
آنتونیوسانتا الیا انتشار بیانیه «معماری آینده گرا» در لاچریا (اول ماه اوت 1914) فوتوریسم رسماً در حیطه معماری نیز بنیان نهاده شد.
از اصول این سبک که در معماری تأثیر گذاشت عبارت است از:
طرد دیوانهوار تمام هنجارهای گذشته، مصالح جدید، معنادار و هنری بودن خطوط اریب و بیضی شکل، عدم استفاده از تزئینات، منبع الهام جهان ماشین، محیط زیست را با انسان جدید هماهنگ ساختن. سبک و ناپایدار و پویا باشد تا هر نسلی بتواند شهر خاص خود را برپا کند.
حدود 14 سال بعد از شروع جنبش در سال 1928 در تورین نقاش و روزنامه نگاری به نام فیلیا (لوییجی کلمبو) یکی از سفت و سختترین پیروان اندیشههای فوتوریستی، نمایشگاه معماری فوتوریستی را برپا کرد.
در این نمایشگاه کارهای هنرمندانی با خاستگاههای گوناگون به نمایش گذاشته شد.
تنها معماریای که ساخته شد (جدا از ساختمان خود نمایشگاه) کار ساتوریس بود.
در طرحهای این جنبش کشیدن برجها، کارخانهها، ساختمانهای بلند، فرودگاه به صورت فراوان دیده میشود.
در طرحهای سانتا الیا علاقهای به پلان و عملکرد دقیق ساختمان نشان داده نمیشود و صرفاً آنها را اکسپرسیونیستی مییابیم.
آنتونیوسانتا الیا میخواست ایتالیا را از قید و بند تاریخگرایی و کلاسیسم به سمت یک دنیای جدید رو به آینده و جامعه صنعتی سوق دهد ولی در این زمان فاشیزم و موسیلینی قدرت را در دست داشتند و یکی از مخالفین سرسخت این جنبش بودند.
اصول فوتوریسم تقریباً بر کل هنر آوانگارد اوایل قرن بیستم در اروپا و آمریکا تأثیر گذاشت.
فوتوریسم ایتالیایی به عنوان نقطه آغازی برای کنستروکتیویسم (ساخت گرایی) شوروی محسوب میگردد.
حتی لوکوربوزیه نیز بسیار مدیون سنت الیا و کیاتونه و حتی فوتوریستهای نه چندان مشهوری همچون گیه و فیورینی و آسمانخراش با ساختار شیده (1933) اثر سوی است.
بیانه فوتوریسم
ما بر آنیم تا عشق به خطر، خوی قدرت و بیپروایی را بسراییم. شجاعت، جسارت و عصیان عناصر اصلی شعر ما خواهند بود.
ادبیات تاکنون سکون متفکرانه، خلسه و خواب را ستایش کرده است. ما بر آنیم تا عمل خشونتآمیز، بیخوابی تبآلود، گامهای بلند دونده سرعت، پرش مرگبار و مشت سیلی را بستاییم.
ما میگوییم که شکوه جهان با زیبایی نوینی غنی شده است.
زیبایی سرعت یک اتومبیل مسابقه که دودکشاش با لولههای عظیم همچون مارهایی آتشیننفس، آرسته شده است.
میخواهیم سرود مردی را بسراییم که چرخها را به گردش درمیآورد، که نیزه روحاش را همراه زمین در امتداد دایره مدار آن پرتاب میکند.
شاعر باید خود را با شور و شکوه و سخاوت خرج کند تا شوق آتشین عناصر آغازین را بارور سازد.
از این پس جز در نزاع زیبایی وجود ندارد. هیچ کاری بیسرشت پرخاشگرانه نمیتواند شاهکار باشد.
ما بر واپسین بلندای قرون ایستادهایم!… چرا به عقب بنگریم وقتی که خواست ما در هم شکستن درهای اسرارآمیز ناممکن است. زمان و مکان دیروز مردند. ما هم اکنون در مطلق زندگی میکنیم زیرا سرعت جاودانی و همه جا حاضر را خلق کردهایم.
ما جنگ- تنها راه تندرستی جهان- نظامیگری، میهنپرستی، اعمال تخریبی آورندگان آزادی اندیشههای زیبایی که شایسته جانفشانیاند و تحقیر زنان را ستایش میکنیم.
ما موزهها، کتابخانهها و هر فرهنگستانی را نابود خواهیم کرد و با اخلاقگرایی، مونثگرایی و هر گونه بزدلی فرصتطلبانه یا سودجویانه به مبارزه خواهیم پرداخت.
دیدگاهتان را بنویسید